با سلام خدمت شما دوست عزیز
اگر کمی اطلاعات بیشتری درباره خودتان مانند ایت که چند سال دارید و چه مدت است که از ازدواج شما می گذرد عنوان می گردید راهنمایی بهتر و دقیق تری را می توانستید دریافت کنید.
اختلافات و تعارضات بین افراد به دلیل تفاوت های بین فردی همواره وجود داشته و دارند و موضوعی اجتناب ناپذیر هستند.
مهم این است که بتوانیم به شیوه درستی با این گونه اختلافات روبرو شویم و آن را به شیوه های موثرتری حل یا مدیریت کنیم.
استفاده از واژه مدیریت در این جا به این دلیل است که طبق مطالعات صورت گرفته در این زمینه بیش از نیمی از این اختلافات هرگز حل شدنی نیستند و باید بتوان آن ها را به بهترین شکل ممکن مدیریت کرد.
از سوی دیگر ما قادر به تغییر دادن هیچ فردی نیستیم مگر این که خود آن فرد بخواهد خودش را تغییر دهد و به این نتیجه برسد نیازمند تغییر است یا تغییر به نفع او است.
چرا که هر کسی در نهایت مطابق افکار و باورها و خواسته ها و نیازهای خودش رفتار خواهد کرد و ما هم فقط بر روی رفتار و عملکرد خودمان اراده و اختیار و کنترل ذاریم نه هیچ کس دیگر.
به همین دلیل است که
مشاوره قبل از ازدواج به شدت به افرادی که قصد ازدواج دارند توصیه می شود تا لااقل از آن دسته از تفاوت های فردی که بسیار مهم و تعیین کننده هستند آگاهی پیدا کنند و شناخت بیشتری از یکدیگر به دست آورند تا بتوانند بهتر و آگاهانه تر انتخاب کنند و در این زمینه ابهامی باقی نماند و از همان ابتدا اگر فردی نمی تواند با یک سبک رفتاری یا اعتقاد کسی کنار بیاید این عدم موافقت خودش را آشکارا عنوان کند.
درباره این که شما تا کنون برای بهبود اوضاع و برای رسیدن به خواسته خودتان چه اقداماتی انجام دادید توضیحی مطرح نکردید اما بهتر است بدانید که مقایسه کردن کسی با دیگران، سرزنش کردن، تحقیر و توهین، برچسب زدن، غر زدن، قهر و بی توجهی، پرخاشگری و حتی باج دادن که همگی تلاش های کنترل گرانه برای رسیدن به خواسته هایمان هستند همگی نه تنها محکوم به شکست بلکه در بلند مدت به شدت مخرب رابطه هستند.
در مقابل گفتگو بر سر اختلافات آن هم بدون رفتارهای بالا و با همدلی و همایت تلاش برای درک متقابل می تواند موثر باشد تا فرد مقابل با ما با احتمال بیشتری همراه شود.
اما حتی این شیوه هم هرگز به این معنا نیست که می توانیم طرف مقابل را صد در صد با خودمان همراه کنیم بلکه به این معنا است که در این صورت حداقل سهم و نقش خودمان را برای رسیدن به خواسته هایمان به درستی انجام دادیم و از رفتارهای موثر استفاده کرده ایم نه مخرب.
به عنوان مثال این که ایشان را مورد قضاوت منفی قرار دهید و یا برچسب افکار پوسیده و یا هر عنوان دیگری را به ایشان نسبت دهید هم باعث خشم بیشتر خودتان خواهد شد و هم دلخوری و ناراحتی بیشتری به وجود خواهد آمد که بدتر اوضاع به سمت مقابله و بحث پیش خپاهد رفت نه همراهی و مشارکت.
اما اگر طی یک گفتگو در موقعیت مناسبی بدون پراخاشگری و توهین درباره افکار و احساسات خودتان در این زمینه صحبت کنید و بعد خواسته و انتظار خودتان را در این زمینه مطرح کنید و متقابلا به ایشان هم اجازه دهید درباره نگرانی هایش در این زمینه و افکارش صحبت کند و احساستش را باشما در میان بگذارد و شما هم سعی کنید با دیدن موضوع از زاویه دید ایشان او را درک کنید و حتی همدلی دهید، به احتمال بیشتری ممکن است ایشان هم متقابلا به احساسات شما اهمیت بدهند و شما را درک کننید و با شکب گیری فضای همدلی مشارکت هم شکل خواهد گرفت و می توانید با بررسی کگزینه های موجود گزینه ای را انتخاب کنید که مورد توافق هر دو نفر شما باشد و تا حدی موجب رضایت دو سویه شما بشود.
اما ممکن است ایشان این موضوع جزو خط قرمزهایشان باشد و اصلا آن را قابل مذاکره ندانند و یا این که بر عکس به دلیل این که هنوز اوایل ازدواجتان باشد، اگر به تازگی ازدواج کرده باشید، بعدها نسبت بهخ این موضوع حساسیت کمتری داشته باشند و این ها همگی بستگی به خود ایشان و باورها و ارزش هایشان و یا ترس ها و نگرانی هایشان از نظر شخصیتی مربوط می شود.
با توجه به تمام اسین موارد بهترین گزینه به نظر می رسد این باشد که به یک زوج درمانگر مراجعه کنید تا بتوانید در این زمینه و به طور کلی درباره چگونگی حل اختلافات و تعارضات این چنینی کمک حرفه ای دریافت کنید و با به دست آوردن اطلاعات مفید و راهنمایی های دقیق تر بهتر بتپانید در مسیر تحقق خواسته ها و نیازهایتان تلاش موثر انجام دهید و متعهدانه و مسئولانه با پذیرش نقش و سهم خودتان در رابطه برای ارتقای کیفیت زندگی مشترکتان تلاش کنید و دزر این مسیر در صورت نیاز توانمندی ها و مهارت های مورد نیاز را هم به دست آورید تا گام های موثرتری بردارید.
نظرت چیه؟
نوشته اصلی توسط Ghazal_m
